آرینآرین، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

شاهزاده کوچولوی ما آرین

شیرین زبونیهای آرین جون...

دو روزه آرین جون برای بازی خونه یکی از دوستای مادرشوهرم میره و با پسرشون بنام عرشیا بازی میکنه و حسابی با همدیگه توی حیاط خونشون سرگرم هستن طوریکه وقتی از دور تماشا میکنیمشون انگار یادش رفته که باید خونه بیاد یا مامان جونش منتظرشه و ماهم از این فرصت استفاده کردیم و با دوتا خواهرهای عرشیا که تقریبا چند سالی از من کوچکتر هستن برای گردش با ماشین سطح شهر را میگردیم و یه وقتایی هم سه تایی بیرون شهر میریم و آرین هم هر وقت از بازی خسته میشه به صدیقه خانوم(دوست مادر شوهرم) میگه دلم واسه مامان جونم تنگ شده و به مامانم زنگ بزن یه وقت تصادف نکرده باشه یا یه وقت ماشینش خراب نشده باشه و خلاصه صدیقه خانوم برای اینکه آرومش کنه از هر ترفندی استفاده میک...
28 تير 1392

کلاس زبان رفتن آرین جون...

حدود دوهفته است که پسر قشنگم را کلاس زبان ثبت نام کردم و الان دو جلسه از آموزش زبانش میگذره و از کلاس و معلمش و همینطور زبان انگلیسی بخوبی استقبال کرده و طوریکه هرروز میگه مامان جون کی میرم کلاس زبان پیش معلمم خانوم جهاندوست و خیلی خوشحالم از اینکه علاقه مند به زبان هست و یادگیریه بالایی داره وسر کلاس کنار آرین میشینم و تماشا میکنمش و با معلمش کلی بازی میکنه و خوراکی میخوره و قراره اگه همینطور ادامه بده به یادگیریه زبان معلمش جایزه یه میکی موس به آرین بده و قضیه این میکی موس برمیگرده به شخصیتهای کتابش و اینکه سرکلاس با عروسک میکی موس آموزش میبینن و من هم به نوبه خودم براش آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم پسر قشنگم همیشه تو زندگیش موفق و موید با...
28 تير 1392
1